نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 721 )                                                                                      

ســوره 7 : اعـــراف ( مکّی ـ 205 آیه دارد ـ جزء هشتم ـ صفحه 151 )

( قسمــت هفدهـم )

عطــر وصـــال

 

( جزء هشتــم صفحه 156 آیه 46 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَبَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ

وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ

تفسیـــر لفظـــی :

ودر میان آن دو [بهشتیان و دوزخیان] حجابى است ، و بر «اعراف» مردانى هستند

که هر یک از آن دو گروه را از چهره های شان مى شناسند ، و بهشتیان راصدا مى زنند

که : درود بر شما باد !  امّا داخل بهشت نمى شوند ، در حالى که امید آن را دارند.

تفسیر ادبی و عرفانی :  

چه مردانند ایشان که خداوند آنان را مـــــردان خواند !

مردانی که بـــــاد عنایت و نسیـــــــم رعایـــــت ،

از جانب قربت ، ناگاه بر ایشان گذر کرد !


شمالی باد چون بر گل گذر کرد

نسیـــــم گل به باغ اندر اثر کرد

چون نسیم عنایت بر ایشان گذر کرد ،

دل هاشان به نــــور معـــرفت روشن کرد ،

و جان هاشان به عطـــر وصـــال خوشبو ساخت ،

و سرهاشان به صیقــــــل عنــــــایت درخشـــــان کرد ،

و به جمع همّت و حُسن سیــــــرت ایشان را برخوردار کرد ،

تا به یک بارگی همت از خلق برداشتند ،

 و با مِهـــــر حق پرداختنــــــــد .


مشتاق تو در کوی تو ، از شوق تو سرگردان

از خلق جـــدا گشته ، خرسنـــد به خلقان ها

از سـوز جگر چشمی چون حلقه ی گوهر ها

وز آتش دل آهی ، چون رشتــه ی مرجان ها

 

... یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ ...

لاجـــــــــرم ربّ العــــــــــــزة ،

ایشان را بر اســـــرار و احوال بنـــدگان اِشراف داد ،

و در عقبی بر منـازل و درجات مؤمنان جای داد ،

و مقام آنان را بالای مقام خلایـــق قرار داد ،

تا همه را داننــــد ، و کس ایشان را نداند !

همـــه را شناسنـــــد و کس آن ها را نشنــــاسد ،

هرکس را نشانی است ، و نشان ایشان بی نشانی است !

هرکس به صفتی در خود بمانده ، و صفت ایشان در بی خودی است !

دوزخیان در قید مخالفت از حق بازمانده ،

و بهشتیان در بهشت به خوشیها آرمیده ،

و ایشان را بر همه مُشرِف گردانیده !

شیخ انصاری گفت :

الاهــــــــــی ؛

چه زیباست ایـــام دوستان تو با تو ،

و چه نیکوست معاملت ایشان در آرزوی دیدار تو !

چه خوش است گفتگوی ایشان در راه جستجوی تو !

چه بزرگوار است روزگار ایشان در سرِ کار تو !


رسم است که میزبان بهنگام آمدن مهمان با لبخند به استقبال می آید،

و موقع رفتن نیز با لبخنــــدی دیگر او را بدرقـــــه می نماید ،

و اینک نیز روز بدرقه است و لبخند خـــــــــدا !

زندگی تان همیشه با لبخند خدا باشد.



موضوع :